طراحی در مورد نحوه عملکرد آن است. بنابراین با توجه به روند طراحی وب در سال جاری برای سال 2020 ، ما در حال گذر از شبکه ها و شیب ها هستیم تا به آنچه در واقع مهم است توجه کنیم.پست های روند طراحی وب سایت مانند مدیران هنری است - عملاً دستان خود را روی ماوس راهنمایی می کنید. امسال ، ما با تمرکز روی آنچه که در واقع مهم است ، انجام می دهیم. از دسترسی به حقیقت ، هیچ کد تا نقش ، اینها بهترین روند طراحی وب هستند که می توان به آنها توجه کرد اگر تعریف شما از زیبایی شامل عملکرد ، دسترسی و امنیت روانی باشد.
روندهای برتر طراحی وب برای سال 2020
"طراحی حقیقت"
"دستیابی (در آخر) مهم است"
محتوا به دلیل طراحی وب و UX به نتیجه می رسد
شمول مهم است
هیچ انقلابی به کد نرسیده است
ظهور توسعه دهنده بصری
طراحی صندلی خود را در جدول دارد. حالا چی؟
نقش هویت نیست
باشه ، یک روند تصویری: مارکی برگشته ، عزیزم!
هر سال ، من آخرین تصمیمات طراحی وب را که سال آینده شکل می گیرد ، به اشتراک می گذارم ، که اغلب نظرات طراحان همکارم را در Webflow و همچنین نام های مشهور در جامعه طراحی گسترده تر نشان می دهم. من همیشه ترکیبی از جزئیات طراحی بتنی و مدل های تعامل و همچنین مفاهیم سطح بالاتر را شامل شده ام ، که این امر به تکمیل محدودیت خود تحمیل من برای اضافه کردن یک روند بیشتر از تعداد سال (20 روند طراحی وب برای 2019 ، کمک کرده است).
از آنجا که سال 2020 برای طراحی من سال متفاوتی خواهد بود. سالی که همه ما قصد داریم کمی در مورد تایپوگرافی ، فضای سفید ، عناصر طراحی ، این طرح ، آن رنگ بندی و هر حالت انیمیشن خوب و جذاب که هفته گذشته مورد توجه ما قرار گرفته است ، تمرکز کنیم و در عوض نگرانی های عمیق تر طراحی را در نظر بگیریم.
بنابراین من در حال خنثی کردن ویژگی های همان طراحی اولی هستیم که سال به سال مشاهده می کنیم (شبکه های شکسته ، هر کسی؟) برای تمرکز روی تصویر بزرگتر. برای پرسیدن سؤالات بسیار مهمتری مانند:
چگونه می توانیم اطلاعات را شفاف کنیم ، در حالی که هنوز آن را به راحتی مصرف می کنیم؟
چگونه می توانیم طراحی جهانی کنیم ، اطمینان حاصل کنیم که هیچ کس در تصمیمات ما مستثنی نیست یا پاک نمی شود؟
و ، شاید مهمتر از همه ، چگونه نسل جدیدی از ابزارها ، ساخته شده بر روی الگویی که همزمان با یک صفحه گسترده کاملاً جدید و در عین حال قدیمی است ، نه تنها نحوه کار ما بلکه آنچه را تولید می کنیم تغییر خواهد داد؟
اما بعداً درباره آن نکته آخر
ترجیح می دهید محتوای مرسوم ، مد روز خود را تماشا کنید؟ ما شما را با خلاصه ای از این پست از Charli Prangely آورده ایم:
حال ، بیایید به 9 روند طراحی وب که در سال 2020 خواهیم دید ، شیرجه بزنیم:
1. طراحی حقیقت:
پنهانی نیست که ما وارد آنچه که بسیاری "عصر" پس از حقیقت "می نامند ، با نمونه های بیشماری از رخدادهای عمیق ، کارزارهای اطلاعاتی غلط و دروغهای آشکار ، دستیابی به کشش ویروسی ، و در نهایت شکل دادن به تصمیم گیری میلیونها نفر - همه. غالباً توسط افراد برجسته هدایت می شوند که در اینجا بی نام خواهند رفت.
هر یک از بسترهای اصلی رسانه های اجتماعی با سیاست هایی - و در بعضی موارد طرح ها - به این نتیجه رسیده اند که این شکوفایی جدیدی از حقایق را به خود اختصاص داده است.
فیسبوک تصمیم گرفته است که به سادگی مداخله ای در رابطه با دروغ های سیاسی نخواهد داشت. برای حمایت از موضع خود ، این پلتفرم از اولین اصلاحیه به موضع مشابه FCC در تبلیغات سیاسی در تلویزیون ، همه چیز را ذکر کرده است. با خیال راحت فراموش نکردن این که هیچ یک) دولت (دولتی که در حقیقت از سانسور توسط آزادی بیان محدود می شود) و ب) فناوری آناکرون به طور فزاینده ای که تلویزیون است ، نیست.
فیس بوک از سال 2015 (ظاهرا) سعی در مبارزه با اخبار جعلی بر روی سکوی خود داشته و این کار را با سبک طراحی تکراری و درخشان Silicon Valley انجام داده است. این نخستین بار سعی در ترغیب کاربران شخصی برای پرچم گذاری مطالب به عنوان "خبرهای دروغین" - نیمه وام گرفتن عجیب از رئیس جمهور ترامپ - سپس با ذکر برخی از داستانها به عنوان "مورد مناقشه" - که مطابق آنچه که آن "تحقیقات علمی" نامیده می شد بود ، با تقویت دوباره تقویت شد. اعتقاد برخی کاربران به محتوا - پس از آن ، اخیراً مطالب را با یک خواندن مستقیم خواندن مطالب نشان می دهد:
اطلاعات غلط
این روپوش همچنین یک CTA برجسته را برای مشاهده یافته های افراد بررسی کننده حقایق - و همچنین یک دکمه ثانویه برای پیشبرد و مشاهده محتوای نادرست فراهم می کند.
در حال حاضر ، هنوز هیچ طرحی برای پرچم گذاری پست های سیاسی پرداخت نشده به عنوان نادرست وجود ندارد.
نکته جالب توجه این است که فیس بوک فقط تلاش خود را برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات دروغین پس از اشتراک گذاری آغاز کرد - به پوستر اصلی هیچ هشداری مبنی بر اینکه محتوای مورد نظر برای به اشتراک گذاشتن مورد اختلاف است ، داده نشده است. آنها این کار را در طرح های بعدی اصلاح کرده اند تا در هشدار به اشتراک گذار اصلی ، تبلیغاتی تر باشند - اما هنوز جالب است که اعلان ها بر این واقعیت متمرکز باشند که "گزارش اضافی" در مورد محتوا وجود دارد.
این استراتژی بر تشویق آنچه که ما "کلیک کنجکاوی" می نامیم تمرکز دارد. این مشارکت با اطلاعات را تشویق می کند ، اما این نیز نقص آن است: شما باید به اندازه کافی مراقب باشید که "گزارش اضافی" برای کلیک وجود دارد. من به عنوان یک طراح محتوا ، باید از این سؤال شوم که آیا نمی توان نامی از حقایق را گذاشت و نقل قول قابل توجهی را در مورد محتوا به دست آورد. به عنوان مثال ، اسکوپس کار برجسته ای را برای برجسته کردن اینکه ادعای خاص چیست و دادن مستقیم "واقعی" یا "کاذب" (با دامنه ای از فهم بین) رتبه بندی می کند.
در پایان ، آنچه واقعاً در اینجا اهمیت دارد ، آنچنان نیست که عمده سکوهای اصلی برای شفاف سازی و اعتماد به نفس سکوهای آنها انجام می دهند ، بلکه آنچه شما ممکن است انجام دهید برای بیشتر این کارها در کار خودتان است.
در اینجا چند فکر در مورد انجام این کار آورده شده است:
برجسته تر و واضح تر برچسب بزنید
و در حالی که این ماکزیمم به عنوان یک عمل اساسی در مجلات جوان و مشتاق است ، می تواند به ما کمک کند تا طراحان به سایر نقاط جهان کمک کنند. اگر مثلاً نمایه توییتر هر سازمان پیوندی به صفحه ویکی پدیا یا جستجوی گوگل در نام خود داشته باشد ، چه می شود؟ چه می شود اگر انتشارات دارای صفحه ای در مورد موضع سیاسی ، تاریخ ، مدیریت و منابع مالی آنها باشند؟ بهتر این که: اگر آنها با مفسران مستقل در مورد انتشار پیوند داشته باشند ، چه می شود؟
البته این ها فقط ایده هایی هستند - اگر هیچ چیز دیگری نیست ، باعث می شود که عمیق تر بدانیم که چگونه ممکن است خوانندگان را ترغیب کنیم که بیشتر مانند روزنامه نگاران رفتار کنند و منابع خود را با شیوه ای عینی تر در نظر بگیرند.
اما همچنین می توانیم معیارهایی را که دانش آموزان جوان برای ارزیابی اعتبار از آنها استفاده می کنند ، با دقت در نظر بگیریم و تیم های رسانه های اجتماعی ما را تشویق کنند تا اطلاعات را به روز کنند و متراکم کنند و آنها را با گرافیک های جذاب و جذاب جفت کنند.
سرانجام ، و برای نزدیک تر شدن این امر به خانه برای طراحان وب که می توانند تجربیات چاپ کنند (یعنی هر طراح که در یک سایت با یک وبلاگ ، مطالعات موردی و غیره کار می کند): در نظر داشته باشید که نویسندگان و اعتبارهای آنها را در محتوای خود بسیار واضح تر کنید. تجارب را تحویل دهید این نه تنها می تواند باعث افزایش اعتبار سایت شما شود و هم به مخاطبین ارتباط برقرار کند بلکه همچنین خوانندگان را برای ارزیابی بهتر محتوای نویسندگان شما بازو می کند. لیستی از مشارکت کنندگان متفکرانه بعنوان یک دارایی بازاریابی ، مانند لیست مبهم بودن در هر جلد کتاب در بازار انبوه ، تبدیل می شود.
برای ارائه متن و تضاد از "محتوای مرتبط" استفاده کنید
محتوای مرتبط - یک الگوی محتوای آشنا که اغلب در وسط یا انتهای پست های وبلاگ و مقالات خبری ظاهر می شود ، غالباً تحت عنوان "ممکن است شما نیز دوست داشته باشید ..." - به طراحان ابزاری قدرتمند برای اضافه کردن تفاوت های ظریف به آسانی در درک خواننده می دهد. از یک موضوع
چطور؟ با اطمینان از دو چیز:
این بخش های افکار با داستانهایی که درباره آنها اظهار نظر می کنند یا با عقاید متناقض متمرکز می شوند
این خبرها از طریق بخش هایی که درباره آنها اظهار نظر می کنند ، از طریق نظرات مختلف رنگ بیشتری می گیرند
استفاده از مطالب مرتبط برای فراهم کردن زمینه اضافی در مورد موضوعات مبتنی بر واقعیت و افکار ، به کار در برابر ترجیح آشکار سن ما برای اطلاعات "اندازه نیش" کمک می کند. داده های اندازه نیش به ما کمک می کند تا به سرعت درکی اساسی از مسائل در جهان مملو از مسائل داشته باشیم - اما این بدان معناست که ما اغلب فاقد درک ظریف از موضوعات گفته شده هستیم.
هنگامی که ما فقط در توییتر به تأثیرگذار "تأثیرگذار" مورد علاقه خود تکیه می کنیم ، شروع می کنیم به بسیاری از شباهت های با فن مشعل و مشعل نگاه کنیم ، همه آماده هستند تا یک صدای کاریزماتیک را برای قلم حقیقت بگیریم. اما هرچه بیشتر سازندگان و طراحان محتوا بتوانند خوانندگان را به سمت اطلاعات اضافی و نظرات متناقض سوق دهند ، بیشتر می توانیم درک های ظریف را ترغیب کنیم که بیشتر به اطلاعات و عقل تکیه می کنند تا احساسات.
2. دسترسی (در نهایت) کلیدی است:
قبل از اینکه به اینجا غرق شوم ، باید از طرف Webflow اعتراف کنم: ما Webflow را با دسترسی در ذهن ایجاد نکردیم. اما اخیراً ما دو متخصص دسترسی را استخدام کردیم و تیمی را تشکیل دادیم که تلاش می کند دسترسی شهروندان درجه یک را در Webflow ایجاد کند. برای اطلاعات بیشتر در مورد آن با ما همراه باشید.
دسترسی به وب - عملی برای اطمینان از اینکه وب سایت ها و برنامه های وب بدون در نظر گرفتن توانایی های آنها توسط همه قابل استفاده هستند - مدت هاست که در سازمان های بالغ یک بخش اساسی از روند طراحی و توسعه وب است. به ویژه در مؤسسات دولتی و با بودجه عمومی ، جایی که تبعیت از قانون آمریکایی های دارای معلولیت (ADA) مدتهاست که یک الزام قانونی است.
اما با توجه به موارد برجسته مانند دعوای Domino و دیگران که توجه گسترده ای به آن دارند ، نوشتار روی دیوار است: به زودی ، تمام وب سایت ها ملزم به رعایت الزامات ADA خواهند بود - دسترسی به این موضوع را یک مسئله انعطاف پذیری ، و نه فقط "خوب" دانست.
و در حالی که من نمی خواهم تأثیر این حرفه بر حرفه ما را تحت تأثیر قرار دهم - زیرا تعداد زیادی مداخله نسبتاً جزئی در فرایندها و مهارتهای ما تأثیر قابل توجهی در دسترسی به محصولات ما خواهد داشت - فکر نمی کنم بتوانیم این را تحت تأثیر قرار دهیم. واقعیت یا از آنجا که در حالی که تلاشهای نسبتاً کوچک تأثیر بسزایی خواهد داشت ، تغییرات مورد نیاز ما برای دستیابی به سایتهای بیشتر ، به معنای واقعی کلمه در هر مرحله از روند طراحی ، و گردش کار هر شرکت کننده در آن فرآیند تأثیر خواهد گذاشت.
من را باور نمی کنید؟ چک لیست دستیابی Vox را بررسی کنید ، و به تشریح راه هایی که هر متخصص وب ، از طراحان گرفته تا QA ها تا ویراستاران می پردازد ، می تواند در ساختن وب سایت ها و برنامه های قابل دسترسی تر کمک کند.
اما کار قابل دستیابی به مراتب بیشتر از لیست های چک و چک های خودکار از طریق افزونه های مرورگر نیاز دارد. از آنجا که بسیاری از کارهای طراحی وب سایت قابل دسترسی از طریق نرم افزار قابل بررسی نیست. از آنجا که طراحی وب ، خارج از توسعه برنامه وب ، اساساً همه چیز در مورد انتشار است ، طراحی وب در دسترس به معنای تجدیدنظر در شیوه های انتشار ما نیز است. اگر ما برای وب فیلم ایجاد می کنیم ، باید زیرنویس ها ، متن ها و سایر معادل های غیر بصری را که می توانیم ارائه دهیم در نظر بگیریم. اگر میزبان پادکست ها هستیم ، باید به این فکر کنیم که چگونه می توانیم محتوای خود را برای کسانی که شنوایی کم یا غیر وجود دارند ، در دسترس قرار دهیم. اگر اینفوگرافیک ها و نمودارها را منتشر کنیم ، باید به این فکر کنیم که چگونه می توانیم محتوای این رسانه ها را در دسترس کسانی قرار دهیم که نمی توانند آنها را ببینند.
و طراحان ، که مدت ها قبل برای تکمیل کارهای خود به تکیه بر قالب های بصری و زیبایی شناسی با کنتراست کم نیاز دارند ، باید در نظر بگیرند که این الگوی فراگیر تر را به حساب بیاورند. ما باید در مورد محدودیت های قالب های تصویری نه تنها برای افراد متفاوت فکر کنیم بلکه به کسانی که برای آنها تصویری تقریباً به اندازه شفاف قابل خواندن نیست ، بلکه باید در مورد محدودیت های قالب فکر کنیم.
نقاط کور در روند طراحی فراوان هستند و این سوراخ ها اغلب براساس رشته های ما است. من به عنوان یک نویسنده ، اغلب به سختی پاسخ دادن به کسانی که واژگان کمتری دارند ، و همچنین کسانی که قالب های تصویری را ترجیح می دهند ، دشوار هستم. (حتی نوبت عبارتی که من این پاراگراف را باز کردم می تواند به عنوان توانایی گرایی نیز دیده شود.) به همین ترتیب ، طراحان تمایل دارند از ارزش و قدرت یک جمله واحد غافل شوند ، به خصوص وقتی که با یک تصویری به همان اندازه قدرتمند جفت شده اند.
واقعیت این است: ما مهارتهای خود را در شرایطی آموختیم که فرض می کردیم چنین چیزی به عنوان "عادی" وجود دارد. این که شما می توانید مهارت های خود را برای برقراری ارتباط با "همه" در قالب دلخواه خود اعمال کنید زیرا "اکثر افراد" می توانند قالب مورد نظر شما را کاملاً خوب پردازش کنند.
3. محتوا به دلیل طراحی وب و محصول به نتیجه می رسد:
من از سال 2006 یک حرفه ای محتوا هستم که در وب کار می کنم و در این (تقریباً 14 سال) ، یک بحث ، تجربه من از حرفه را تعریف کرده است:
آیا طراحی یا محتوا اول است؟
این بحث به اصطلاح هرگز به دلایل مختلف هرگز نتوانسته است من را به جریان بیندازد. و بسیار شگفت انگیز برای من احساس می کند که طراحان به طور فزاینده ای می فهمند آنچه همیشه برای من آشکار به نظر می رسید را درک کنند: "محتوا" یا به عبارت بهتر "پیام" باید قبل از طراحی قرار بگیرد. زیرا ، در غیر این صورت ، به معنای واقعی کلمه چیزی برای طراحی وجود ندارد.
از طرف دیگر ، این بحث گیج کننده و ناامیدکننده است ، زیرا ، در واقعیت ، حتی این سوال واقعی نیست. نه محتوا و نه طراحی اول هستند. زیرا شما تا زمانی که استراتژی نداشته باشید ، واقعاً نمی توانید محتوا یا طراحی ایجاد کنید. و شما نمی توانید تا زمانی که هدفی داشته باشید ، استراتژی نداشته باشید: هدفی را که باید بخواهید منتشر کنید انجام دهد.
برای روشن شدن این موضوع ، می خواهم به طراحی وب و پیشینیان انتشار وب اشاره کنم: انتشار چاپ. قبل از اینکه بتوانید کتاب طراحی کنید ، برای طراحی یک کتاب نیاز دارید. و قبل از اینکه بتوانید کتاب بنویسید ، به یک نکته نیاز دارید: یک ایده یا حقیقتی که مایلید آنرا به مخاطبان خود منتقل کنید.
ذکر این نکته مهم است که یک وب سایت در واقع یک کتاب نیست. بیان مواد ، عملکرد و توزیع آن بسیار متفاوت از کتاب است. اما از نظر هدف ، یک کتاب و یک وب سایت بسیار یکسان هستند: هر دو برای انتقال اطلاعات به مخاطب وجود دارند. (نه ، من در اینجا درباره برنامه های وب صحبت نمی کنم. *)
تفاوت اصلی در این است که وب سایت امیدوار است در ازای اطلاعات (یا عملکردی) ارائه شده ، اطلاعاتی را از مخاطبان خود جمع کند: به طور معمول ، یک ایمیل ، که کلید منحصر به فرد مدرن هویت فرد و ارتباط با آن شخص است.
اما برای به دست آوردن ، باید هدیه دهید. شما باید برخی از ارزش ها را ارائه دهید ، و حتی تیم های پرطرفدارترین محصولات دیجیتالی جهان متوجه می شوند که محتوای با کیفیت باعث می شود یک منبع ارزشمند باورنکردنی باشد ، به شما این امکان را می دهد که حتی محصولاتی را که هنوز مورد توجه شما نیست (توجه کنید).
البته ، محتوای فقط پست های وبلاگ نیستند. (همچنین این فقط کلمات نیستند ، اما این یک پست کاملا دیگر است.) محتوا همچنین نقش کلیدی در تجربه کلی محصول شما دارد و به طور فزاینده ، سیستم عامل ها احساس اشتباه بودن محتوا را احساس می کنند.
4- شمول اهمیت:
ما طراحان ، برای همه تمرکز خود بر روی همدلی ، انسان هستیم. هدف ما بی وقفه است که نظرات و تجربیات دیگران را از طریق تحقیقات کاربر ، جلسات نقد ، آزمایش A / B و روش های بی شمار دیگر در نظر بگیریم. اما در پایان روز ، همه ما در معرض تمایل بسیار انسانی هستیم: یک فرض ناخودآگاه که آنچه برای ما مؤثر است برای همه افراد دیگر کار خواهد کرد.
فقط به زبانی که هر روز استفاده می کنیم نگاه کنید: به بیرون بروید. من می بینم که ما شما را می شنویم.
ما فرض می کنیم این عبارات جهانی هستند - به همان اندازه برای همه کسانی که آنها را می شنوند یا می خوانند معنی دارند. ما متشکل از اساس عاطفی و عاطفی این عبارات با ثبت علامت و هدف آنها هستیم.
اما این یک فرض نادرست است نابینا نمی تواند آن را ببیند. ناشنوایان شما را نمی شنوند. مبتلایان به فلج مغزی ممکن است برای دستیابی به هدف تلاش کنند.
البته درهم بودن تقریباً بیشتر از حسابداری برای ناتوانی است. این در مورد حساب کردن تفاوت است. این بدان معناست که وقتی جنسیت شخصی را به شکلی بپرسیم ، نمی توانیم محدود به "مرد" و "زن" شویم. این بدان معنی است که یک "روز پدر مبارک!" نامه الکترونیکی به معنای کودک پدر یک مرد کشته شده به همان معنی برای کسی که در یک خانواده هسته ای "عادی" بزرگ شده است نیست. جهنم ، به معنای این واقعیت است که حتی ممکن است یکی از خانواده "عادی" با پدر خود رابطه بد داشته باشد - یا پدر و مادری نداشته باشد بلکه دو مادر داشته باشند.
برای لذت بردن و پیدا کردن ارزش در یک محصول ، فرد باید خود را در درون آن منعکس کند. بدون آن نگاه اجمالی به خود ، آنچه شخص به جای آن می بیند امتناع است. پیام این است: شما اینجا نیستید.
طراحی برای فراگیر شدن - و در نهایت ، برای UX - به معنای ایجاد فضایی برای مخاطبان ما در درون محصولاتی است که ما می سازیم.
5- هیچ کد تحولی وارد نشده است:
اگر اصلاً از Webflow آگاه هستید ، می دانید که ما بدون هیچ کد هستیم ، راه جدیدی برای فکر کردن در مورد توسعه وب و نرم افزار که پارادایم سنتی کدگذاری است ، که در آن کد فقط می تواند "به درستی" تولید شود ، می دانید. در یک ویرایشگر متن ، دست نوشته شده ، به نفع یک روش جدید بصری.
دلایل شور و شوق ما برای بدون کد بسیار زیاد است ، اما در نهایت آنها به دنبال دستیابی به کد نویسی هستند. البته نه فقط به این ترتیب که "هر کس می تواند کد نویسی کند" ، بلکه به این ترتیب همه افراد می توانند از قدرت تحقق ایده های خود بهره مند شوند.
ما به جای گذراندن بوت کپد برنامه نویسی یا مسیر آموزش کد نویسی در اوایل کودکی ، ما در حال طراحی مجدد شیوه تهیه کد هستیم.
به عبارت دیگر ، ما معتقدیم وقت آن رسیده است که خود کد نویسی را تغییر دهد.
برای یافتن تحولات مشابه ، لازم نیست در تاریخ بسیار دور نگاه کنید. فقط به اولین رابط کاربری گرافیکی (GUI) خود نگاه کنید.
قبل از اولین رابط کاربری گرافیکی ، محاسبه صفحه کلید محور بود. رابط کاربری اصلی (UI) ترمینال بود - یک ویرایشگر متن اولیه که در آن کاربران کامپیوتر به معنای واقعی کلمه به "کامپیوتر" می گفتند که از طریق یک زبان arcane از دستورات و پاسخ ها چه کاری باید انجام دهد. این مدل رابط دانش زیادی را به کاربران خود می طلبد ، بدین معنی که کاربران رایانه ای واقعاً باهوش بین تعداد کمی و بسیار دور بودند. (و بله ، کسانی که فقط از حمله شکرگذاری به درخواست های پشتیبانی IT از اعضای خانواده بی سواد رایانه ای برمی گردند: از آن زمان بدتر شده بود.)
این امر همچنین قابلیت استفاده رایانه ها برای مشکلات دنیای واقعی را محدود کرد. مطمئناً ، آنها در همه نوع محیط های دانش بالا به وجود آمده اند ، اما آنها چیزی جز موتورهای همه کاره دانش نیستند که امروزه تبدیل شده اند.
سپس موش (همراه با دهها فناوری دیگر در حال تغییر بازی) آمد ، آنچه را که اکنون به عنوان "مادر همه دموها" شناخته می شود ، معرفی کرد.
6. ظهور توسعه دهنده بصری:
البته ، فناوری ها به معنای اندکی بدون انسانی که از آنها استفاده می کند ، کم نیست.
و بنابراین ، به موازات موج بدون ابزار کد ، ظهور کاربر بدون ابزار ابزار کد ، یا "توسعه دهنده بصری" به وجود می آید.
درست همانطور که ناشران دسک تاپ که از ابزاری مانند Microsoft Word / Publisher ، Adobe InDesign و سایر ابزارها استفاده می کردند ، شاید همه چیز را در مورد پیکاها و PostScript بدانند ، توسعه دهندگان بصری ممکن است از متخصصان کد تا تازه کارها خالص باشند - اما آنها یاد گرفته اند که تسلط داشته باشند. دستگاههای ترجمه که تصمیمات طراحی را به کد عملکردی تبدیل می کنند.
7. طراحی صندلی خود را در جدول دارد:
طراحی چندین سال است که به اصطلاح "صندلی در جدول" یعنی صدا در تصمیم گیری های سطح بالاتر در شرکت ها فشار می آورد. و به طور فزاینده ، ما شاهد چنین اتفاقی هستیم. حداقل ، مطابق با zeitgeist. هر روز ، مقالات بیشتر و بیشتر نشان می دهد که طراحی تفاوت اصلی در [در اینجا وارد کردن نام راه اندازی داغ] است. به نظر می رسد محتوای با محوریت طراحی بیشتر در فرهنگ عامه از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود ، با سریال های مستند مانند چکیده تقریباً در مکالمه های واترچر ظاهر می شود [مانند آنچه که بچه ها این روزها در اینجا مشاهده می کنید ، وارد کنید]. هر وقت صندلی را در یک کافه می گیرم ، کلمه "UX" حداقل در هر ساعت نیم و دو بار در هر اتاق پخش می شود - اعطا می شود ، من در قلب کشور UX زندگی می کنم ، اما هنوز.
و با این حال ، چقدر کشش طراحی واقعاً در برترین مشاغل کسب کرده است؟ این سؤال هر بار که برای من پیش می آید ، هر بار که می بینم عناوین رسوایی دیگری در فیس بوک در دست گرفتن اخبار است ، یا آخرین اخبار مربوط به پرونده دسترسی دومینو را می شنوم. من هر زمان که سوال یا تأثیر Uber یا Airbnb بر جوامع در Twittersphere ظاهر شود ، از آن سؤال می کنم.
مسئله این است: این یک سوال غلط است. طراحی همیشه و قبلاً در هر جدول در "تجارت" بوده است.
8- نقش ، هویت نیست:
آیا همه طراح هستند؟ بله ، درست همانطور که همه نویسندگان هستند.
(به من اعتماد کنید: من یک نویسنده حرفه ای هستم. و هرچه بیشتر سعی کنم دیگران را از این نقش سلب کنم ، سطح استرس من بالاتر می رود و کار من سخت تر می شود. هرچه من از دیدگاه نویسندگان دیگر صرف نظر از سطح مهارت های فردی آنها ، بیشتر باشم. کار من بهتر می شود. گرچه مطمئناً ویرایش های خط پیچیده تر است.)
تفاوت بین شما ، با عنوان طراح ، و هر شخص دیگری که بدون عنوان طراحی می کند ، یک نوع نیست بلکه از نظر درجه است. نوشتن و طراحی مهارت است ، نه هویت ، بنابراین "بودن" نویسنده یا طراح بیشتر شبیه به اشغال یک نقطه در یک طیف است. (خیلی شبیه جنسیت ، می دانید؟)
تفاوت این است که در سطح مهارت ، در درجه اول ، بلکه در آموزش و زمینه است. فقط به این دلیل که همه ما طراحی می کنیم به این معنا نیست که همه در آن خوب هستیم.
نکته مهمی که باید بدانید این است که نقش شما هویت شما نیست. شما که نیستید این ادعا که یک نویسنده ، وکالت یا مدیر محصول طراحی می کند ، نباید فقط هویت شما را تهدید کند زیرا فقط یک مهارت است ، بلکه به دلیل هویت شما نیست.
9.
چشم انداز طراحی وب که همه ما می توانیم (امیدواریم) از آن عقب شویم
وقتی این پست را دوباره خواندم ، برای کسی نمی توانم کمک کنم اما احساس تحریک امید را حس می کنم. از آنجا که این 9 روند جدید در طراحی وب آینده ای را برای طراحی وب سایت نشان می دهد که من نمی توانم کمک کنم اما دوست دارم.
طراحی وب اختصاص داده شده به افراد کمک می کند تا درک کنند که چه چیزی واقعی نیست و چه چیزی نیست. طراحی وب برای همه ، صرف نظر از توانایی یا هویت. طراحی وب که شامل خالقانی است که کارها را کمی متفاوت انجام می دهند - یعنی کد بصری.
هیچکدام از اینها آسان نخواهد بود. بازپرداخت وجود خواهد داشت. کسانی خواهند بود که بخاطر ساختن غرفه های اصولی نمی توانند شماره قربانی کنند.
- ۹۹/۰۴/۱۷